معاون حقوق مالکیت فکری وزارت دادگستری با اشاره به اینکه جامعه باید قانع شود همانطور که به کالای فیزیکی کسی احترام میگذارد، به داراییهای فکری او هم احترام بگذارد، گفت: ظرفیت خوب مردمی برای کسب درآمد در حوزه مالکیت فکری وجود دارد، اما آنچه نیاز است، فهم درست و برنامه ریزی دقیق است. بهواقع نه تنها آگاهی درستی در زمینه حقوق مالکیت فکری وجود ندارد، بلکه تصویری که مردم از آن دارند به شدت اشتباه است.
به گزارش ایسنا، محمود حکمت نیا با بیان اینکه مالکیت فکری اعطای یکسری امتیازهای انحصاری است، اظهار کرد: منظور امتیازهایی است که به طور طبیعی وجود ندارد؛ به واقع این گونه نیست که در حقوق اختراعات کسی که اختراع را ثبت میکند یا در حقوق مؤلف و مصنف، پدیدآورنده آثار فکری این حقوق انحصاری را داشته باشند، بلکه فقط به واسطه شناسایی قانونی از طریق دولت ارائه خواهد شد. اموال فیزیکی را در نظر بگیرید؛ مثلا خودکاری دست شماست که دست من نیست؛ خود به خود ذات موضوع اقتضای انحصار را دارد، یعنی شما موضوع را داشته باشید، انحصار را هم دارید.
وی افزود: ولی در اموال فکری چنین نیست؛ اموال فکری به گونهای است که اگر شما داشته باشید ممکن است من هم داشته باشم؛ مثلا ممکن است ایده یک اختراع یا فرمول تولید یک محصول را هم شما داشته باشید و هم من. در نتیجه به لحاظ طبیعی شما میتوانید استفاده کنید، من هم میتوانم استفاده کنم. اما اینکه فقط شما استفاده کنید یا فقط من استفاده کنم، اولا نیاز به قانونگذاری و ثانیا نیاز به حمایت دولت دارد. یعنی دولت هم باید این حقوق انحصاری را شناسایی کند و هم باید مراقبت کند که نقض اتفاق نیفتد. از این رو که نقض آن همچون نقض اموال فیزیکی نیست که صریح و روشن باشد.
معاون حقوق مالکیت فکری وزارت دادگستری با اشاره به اینکه به لحاظ قانونگذاری به بحث مالکیت فکری توجه کردیم، عنوان کرد: اولین قانون ایران در حوزه علامتهای تجاری مربوط با سال ۱۳۰۴ است؛ دومین قانون که حوزه اختراعات نیز به آن افزوده شد، مربوط به سال ۱۳۱۰ است؛ در حوزه ادبی و هنری و کپی رایت ابتدا قوانین را در قانون مجازات عمومی مشروطیت دیدیم، اما قانون مستقل ما با عنوان قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مرتبط به سال ۱۳۴۸ است. قانون حمایت از مترجمان و آثار صوتی سال ۱۳۵۲ تصویب شد و قانون در قسمت نرمافزارها نیز مرتبط به سال ۱۳۸۳ است. در سال ۱۳۸۶ نیز قانون آزمایشی ثبت اختراعات را بازنگری کردیم. قانون حمایت از نشانههای جغرافیایی و قانون حمایت از گونههای گیاهی که بخشی از آن مرتبط به مالکیت فکری است را نیز تصویب کردهایم. اکنون نیز قانون مالکیت صنعتی در مجلس شورای اسلامی تصویب شده است و شورای نگهبان نیز بررسیهای لازم را انجام داده و درحال رفع اشکال هستیم. به واقع ما قوانین لازم را داریم، اگرچه میتواند تکمیلتر شود و حوزههای جدیدی نیز به آن افزوده شود.
مالکیت فکری باید منجر به تولید ثروت شود
معاون حقوق مالکیت فکری وزارت دادگستری همچنین مطرح کرد: تصور من این است که در حوزه مالکیت فکری دچار یک فهم ناقص هستیم؛ اساسا مالکیت فکری یک بحث اقتصادی-حقوقی است و باید منجر به تولید ثروت شود؛ مالکیت فکری یک ابزار هوشمندانهای است برای تبدیل فناوری، ادب، هنر و ابتکار به ثروت. برای تبدیل ثروت نیز کنشگران گوناگونی نیاز است و باید صنعت وارد شود. برخلاف آنچه که در ایران مطرح است و دانشگاهها محور هستند، در مالکیت فکری صنعت محور است و دانشگاه باید نیاز صنعت را برآورده کند. در حوزه مالکیت ادبی، هنری و امور فرهنگی، صنایع بسیار گوناگونی داریم که میتوانند تبدیل به ثروت شوند.
وی با اشاره به اینکه حوزه کپی رایت حدود ۳۰۰ صنعت را از خود متاثر میکند، تصریح کرد: براساس آمارهای جهانی میزان تاثیر حوزه کپی رایت بر درآمد ناخالص داخلی کشورها بین ۲ تا ۹ درصد است؛ بهواقع بالای هزار میلیارد دلار از درآمد کشورها ناشی از مالکیت ادبی و هنری است. یکی از زیرساختهایی که به نظر من برای تصمیمگیری حاکمیت لازم است، افزون بر این که باید قانون وجود داشته باشد، به اطلاعات و آمار نیز نیاز است. لذا ما به سازمان استاندارد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت دادگستری پیشنهاد کردیم که آمار اقتصادی کپی رایت ایران را تهیه کنند تا بدانیم صنایع خلاق و صنایع فرهنگی ما در کجا قرارگرفته و نقطه مزیتهای ما کجاست؛ کجا بیشتر درآمد داریم و کجا بهتر میتوانیم کار کنیم؛ در هر صنعتی چه مقدار شغل آفرینی صورت گرفته است.
وی در ادامه بیان کرد: اکنون اطلاعات دقیق که بتوانیم براساس آن برنامهریزی کنیم، وجود ندارد. پس حاکمیت باید قانون را شناسایی کند و اطلاعات، آمار و ارقام در خصوص امور مبتنی برای سیاستگذاری را آماده کند؛ در حوزه حمایت، ترویج، صادرات و واردات و… نیازمند سیاستگذاریهای معین و عالمانه هستیم. افزون بر این، بحث بسیار مهمی که در کپی رایت و سایر بخشهای مالکیت فکری وجود دارد، این است که ما نیاز به یک برنامه ملی داریم. باید با یک اقدام ملی برای کسب درآمد از فناوری، صنایع فرهنگی، خلاقانه و کپی رایت برنامهریزی کنیم؛ فهم دستگاهها و کنشگران آن مشخص باشد؛ شیوههای حمایت روشن و موارد اولویت دار نیز مشخص شود.
مالکیت فکری یک امر اقتصادی است
حکمتنیا با اشاره به اینکه آگاهی درستی در حوزه حقوق مالکیت فکری وجود ندارد، مطرح کرد: به نظر من توجه به مواردی که ذکر شد، لازم است؛ اما فرهنگ عمومی نیز نیاز است؛ یعنی مردم بدانند از شهرت، هنر، ادبیات، تفکر و… نیز میتوان کسب درآمد کرد. ظرفیت خوب مردمی برای کسب درآمد وجود دارد، اما آنچه نیاز است، فهم درست و برنامهریزی دقیق است. بهواقع نه تنها آگاهی درستی در زمینه حقوق مالکیت فکری وجود ندارد، بلکه تصویری که مردم از آن دارند، به شدت اشتباه است.
وی مالکیت فکری را یک امر اقتصادی دانست و یادآور شد: باید در این زمینه فرهنگسازی کنیم؛ یعنی ما از این روش با این ابزار میتوانیم برای کسانی که در این حوزهها تلاش میکنند، کسب درآمد و ثروت کنیم. بهواقع مالکیت فکری راهی برای ثروت است. دولت باید در این حوزه سرمایهگذاری کند و مردم را با مالکیت فکری آشنا کند.
وی به ارائه راهکاری برای آشنایی مردم با مبحث مالکیت فکری پرداخت و اظهار کرد: جامعه باید قانع شود همانطور که به کالای فیزیکی کسی احترام میگذارد، به داراییهای فکری او هم احترام بگذارد. این امر باید از همان دوران مدرسه ابتدایی فرهنگسازی شود. بحث حقوق مالکیت فکری در رشته حقوق است، اما بهرهبرداری آن باید در دانشگاههای صنعتی اتفاق بیفتد. در رشتههای علوم انسانی، تولید فکری داریم، ولی فرد نمیداند چطور از آن کسب درآمد کند؛ پس در این جا نیز باید آگاهی صورت گیرد. مصرف کننده نیز باید آگاه شود و به حقوق دیگران احترام بگذارد. نکته مهم دیگر این است که به خصوص در حوزه فناوری اساسا ما چطور میتوانیم از اطلاعات مربوط به اختراعات استفاده کنیم. اکنون دانشگاههای ما بیشتر مقاله میخوانند، حال آن که هیچگاه اختراعات در مقاله منعکس نمیشود، بلکه در اظهارنامه اختراع موجود است و آن حکم علم را دارد.
وجود دعوی مالکیت فکری نشانه پیشرفت است
معاون حقوق مالکیت فکری وزارت دادگستری با اشاره به اینکه مالکیت فکری آگاهی است که پس از آن نیاز به یکسری مهارتها دارد، عنوان کرد: این مهارتها باید در دورههای ابتدایی، دبیرستان، دانشگاه و… وجود داشته باشد و پرورش یابد. بر اساس مالکیت فکری یک نظام علمی و فناوری شکل گرفته است و دانشگاه ما باید با این نظام آشنا شود. لذا وقتی میگویم فرهنگسازی، منظورم این نیست که بگوییم مالکیت فکری مهم است؛ بلکه باید یاد بدهیم که فرد چگونه کار اقتصادی انجام دهد و همچنین باید یاد بدهیم که چگونه از کار علمی و اقتصادی دیگران بهره برداری کند. به واقع باید مهارت تولید کالای اقتصادی مبتنی بر دانش و مهارت بهرهبرداری علمی از کارهای دیگران را آموزش داد و در این خصوص فرهنگسازی کرد.
وی همچنین مطرح کرد: قوانین کشورها در حوزه مالکیت فکری به شدت در حال تحول و به روزرسانی است. حجم قوانین برخی کشورها در ۳۰ سال گذشته ۱۰ برابر شده؛ یعنی اگر ۱۰۰ ماده بود، اکنون به ۱۰۰۰ ماده رسیده است. ما باید یک پایه درست قانونی داشته باشیم و اگر میخواهیم به یک جامعه دانشبنیان مبتنی بر اقتصاد وارد شویم، باید شدیدترین تحولات در قانون مالکیت فکری رخ دهد. به این دلیل که مالکیت فکری با توجه به تحول حوزه فناوری تغییر پیدا میکند؛ تابع فناوری است و فناوریهای جدید قوانین جدید میخواهد.
حکمتنیا در پایان سخنان خود گفت: توجه به مبحث مالکیت فکری روزبه روز در کشور رو به بهبود است. وقتی دعوی مالکیت فکری در دادگاهها مطرح میشود؛ یعنی در جامعه نسبت به این موضوع حساسیت به وجود آمده است. درحقیقت وجود دعوی نشانه پیشرفت است، به این دلیل که یعنی جامعه درخصوص آن حساس شده و حرکت روبه جلویی آغاز شده است. ولی هنوز جای کار بسیاری دارد و بر اساس تحلیلی که از جامعه ایران داریم، فکر میکنم اگر بخواهیم به یک وضعیت مطلوب در حوزه مالکیت فکری برسیم و همه دست به دست هم دهیم، حدود ۱۰ سال نیاز به کار داریم.
بدون دیدگاه