امروزه دارایی های نرم و فرهنگی کشورها، جایگاه و اقتدار کشورها را در عرصه های مختلف ملی و بین المللی رقم می زند.
به این معنا که، توانمند ساختن اقتصادى تولیدات فرهنگى به منظور تولید محصول، اشتغال، درآمد و پاسخ به نیازهاى مصرف کننده نقش مهمى در توسعه اقتصادی کشورها دارد.
از این رو، پارک ملی علوم و فناوری های نرم و صنایع فرهنگی، به عنوان نخستین پارک ملی علم و فناوری در حوزه علوم انسانی و صنایع خلاق فرهنگی فعالیت خود را آغاز کرد.
هدف از تاسیس این نهاد تجاری سازی دستاوردهای فرهنگی و هنری و ایجاد بستر مناسب برای رشد فناوری های فرهنگی و توسعه بازار شرکت های فعال در این حوزه به منظور تبدیل ایده های نو به محصول و فناوری های نوین، است.
برگزاری سلسله نشست های تخصصی توسعه اقتصاد صنایع فرهنگی به منظور ترویج و پیاده سازی بهره گیری از اقتصاد فرهنگ از دیگر فعالیت های این پارک است که با اظهارنظرهای فراوانی از سوی متخصصان امر همراه بوده است.
اقتصاد فرهنگ مورد غفلت قرار گرفته است
رئیس سابق حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در رابطه با لزوم توجه به مفهوم اقتصاد فرهنگ، گفت: تاکید بر توجه به کارکرد فرهنگ اهمیت این مقوله را روشن می کند. این همان موضوعی است که متاسفانه از سوی مسوولان و تصمیم گیرندگان مورد غفلت قرار گرفته، به گونه ای که متولیان امر عامل فرهنگ را در تحولات مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و… مدنظر قرار نمی دهند.
دکتر حسن بنیانیان ادامه داد: نکته دیگری که وجود دارد، این است که به دلیل تاثیرگذار بودن کارکرد مذهب در فرهنگ کشورمان، مقوله فرهنگ را به تجلی نمادها و نشانه های دینی محدود کرده ایم و کلیت فرهنگ و کارکردهای آن را به عنوان عاملی در تصمیم گیریها نادیده گرفته ایم.
وی تصریح کرد: این بی توجهی به فرهنگ و کارکرد آن موجب شده تقاضای جدی برای کالا و خدماتی که در اصلاح فرهنگ موثر است، در جامعه شکل نگیرد. به تبع این موضوع نمی توانیم انتظار عرضه محصولات فرهنگی در جامعه را داشته باشیم. چراکه در چنین شرایطی اقتصاد مربوط به تولید کالا و محصولات فرهنگی رشد نمی کند.
بنیانیان اظهار کرد: البته این موضوع فقط متوجه کشور ما نیست، اما به طور خاص در کشورمان عواملی وجود دارد که باعث بی توجهی ایرانیان به حوزه اقتصاد فرهنگ شده است، مهمترین این عوامل وجود درآمدهای نفتی است، به گونه ای که در حل مساله ها بیش از حد به عامل اقتصادی تکیه می کنیم.
وی تاکید کرد: به این معنا که در حوزه اقتصاد معمولا تکیه گاهی به نام دولت وجود دارد که همه بخش ها اعم از خصوصی، دولتی و عمومی از آن متوقع هستند.
این پدیده فرهنگی، باعث شده تا فرهنگ کاری کشورمان هیچ گاه مورد بررسی و تحلیل قرار نگیرد. از این رو، در حوزه کسب و کار و اشتغال نگاه ظریفی روی فرهنگ وجود ندارد.
جای خالی ساختار مدیریتی متناسب باتوسعه صنایع و خدمات فرهنگی
بنیانیان در ادامه افزود: با توجه به وضع موجود، در حوزه توسعه صنایع و خدمات فرهنگی نقطه شروع، بحث تحول در نظام مدیریت کشور است. به این معنا که هنوز هم مدیریت در کشور به عنوان یک علم و هنر به رسمیت شناخته نشده است. در حوزه مدیریت کشور در انتصابات بیشتر از اینکه به ظرفیت های مدیریتی فرد توجه شود، سوگیری ها و جانبداری های فکری او توجه می شود.
وی بیان کرد: تخصص گرایی مقوله ای است که در انتخاب مدیران کشور گم شده است، این درحالیست که یک مدیر باید در کنار فهم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، علم و دانش مدیریت داشته باشد تا بتوان انتظار خروجی مناسبی از او داشت.
بنیانیان تاکید کرد: وقتی چنین موضوع مهمی مد نظر قرار نمی گیرد و کسی که فاقد این ویژگی هاست به عنوان مدیر، استاندار، فرماندار و… انتخاب می شود، مباحث را در حد ذهن خودش کوچک می کند و معمولا آنچه که در این کوچک سازی مورد غفلت قرار می گیرد، مساله پیچیده فرهنگ است.
وی افزود:از آنجا که مدیران کشور گمان می کنند در دوران کوتاه مدیریت خود نمی توانند به موضوعات فرهنگی که اغلب در بلند مدت به نتیجه می رسند، بپردازند؛ از این رو، به کلی آن را نادیده می گیرند.در حالیکه مدیران با مطالبه فرهنگی از دیگران، می توانند منشا شکل گیری تقاضا برای کالا و محصولات فرهنگی شوند. در ادامه، وقتی به این حوزه وارد شویم به تدریج تقاضای گسترده ای شکل می گیرد و در هر استانی افراد خوش فکر که می توانند در حوزه فرهنگ طرح و محصولات هدفمند ارائه دهند، مورد توجه قرار می گیرند، برای فعالیت آنها منابع تعریف می شود و برنامه ریزی صورت می گیرد و این به معنای رونق اقتصاد فرهنگ است.
بومی سازی راهکارهای توسعه صنایع فرهنگی
بنیانیان خاطرنشان کرد: بنابراین، با تخصص گرایی و داشتن نگاه بلندمدت در برنامه ریزی های کشور می توان به یک راهکار اجرایی رسید. البته باید توجه داشته باشیم که این راهکار باید متناسب با هر استان و منطقه انجام گیرد و بومی سازی شود. اینگونه فرهنگ هر استان نسبت به پتانسیل هایی که در آن استان وجود دارد برنامه ریزی شده و خروجی خوبی در پی خواهد داشت.
وی با تاکید بر لزوم ظرفیت سنجی در صنایع فرهنگی، گفت: قدم اول در توسعه هر موضوعی توجه پیدا کردن به آن موضوع است. این در حالیست که در کشور ما هنوز در سطح کلان توجه مورد نظر آغاز نشده؛ البته یک توجه کلی نسبت به جامعیت فرهنگ در کشور ایجاد شده است. اما سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چه ظرفیت هایی را می توان مورد توجه قرار داد؟
بنیانیان عنوان کرد: برای پاسخ به این پرسش باید منطقه به منطقه موضوع را بررسی کنیم و در قدم نخست سابقه تاریخی هر منطقه و هنرهای بومی مربوط به آن مانند صنایع دستی را که عینیت اقتصادی پیدا کرده، مورد توجه و بررسی قرار داد.
دبیر سابق کمیسیون فرهنگی شورای انقلاب فرهنگی ادامه داد: وقتی انواع هنرها را در طول تاریخ بررسی کنیم، بخشی از ظرفیت ها شناسایی می شود. بعد باید بررسی شود که ظرفیت های موجود پاسخگوی نیاز زمان است یا نه؟ که اغلب پاسخ منفی است. با این روش ریشه ها پیدا می شود، با یافتن ریشه ها می توانیم آنها را با علم و هنر و فناوری های روز تغییر و تحول داده و توسعه و گسترش دهیم. در این مسیر باید به مجموعه نیازهای انسانی متناسب با شرایط هر استان و منطقه توجه شود.
ظرفیت سازی و ظرفیت سنجی در صنایع فرهنگی
وی اظهار کرد: در تمامی مراحل باید توجه کرد که در حوزه کار اجرایی نباید نگاه صفر و یک داشت، به این معنا که نمی توان گفت در حوزه صنایع فرهنگی یا ظرفیت سازی کنیم و یا روی ظرفیت های موجود تمرکز کنیم. بلکه، همیشه باید بین این دو قطب نقطه تعادل را پیدا کرده و بر مبنای آن فعالیت کنیم.
بنیانیان اذعان کرد: در برخی استان ها ظرفیت های زیادی از گذشته وجود دارد و آنقدر هنر در شرف نابودی وجود دارد که نیازی به ایده جدید نیست، اما در برخی استان ها آثار فرهنگی و هنری زیادی وجود ندارد، در این مناطق باید ظرفیت سازی کرد و متناسب با فرهنگ بومی آنان این ظرفیت ها را توسعه داد.
تمرکز بر بازار داخلی
وی با اشاره به اکوسیستم صنایع فرهنگی در رابطه با شناسایی اجزای موثر در توسعه اقتصاد صنایع فرهنگی، گفت: مهمترین موردی که در توسعه اقتصاد فرهنگ باید مورد توجه قرار گیرد این است که ابتدا روی بازارهای داخلی تمرکز کنیم.در بحث صنایع فرهنگی، تاریخ و تمدن کشور ما از ظرفیت های چندهزار ساله برخوردار است. این موضوع نشاندهنده این است که می توانستیم به عنوان یک کشور قدرتمند از این حوزه کسب درآمد کنیم. می توانستیم عروسک بسازیم، بازی طراحی کنیم، فیلم سینمایی و سریال تولید کنیم و تولیداتمان به همسایگانمان، به تمام کشورهای مسلمان و کشورهای جهان سوم صادر کنیم.
بنیانیان افزود: همه اینها ظرفیت های بالقوه ای است که اگر ما ایرانیان در آن مدعی شویم، کسی نمی تواند ما را متهم به رویاپردازی کند، اما مسیر تحقق چنین ادعایی این است که ابتدا در داخل کشورمان نیاز فرهنگی و صنایع خلاق فرهنگی رفع شود و سپس نگاه فرامرزی به این موضوع داشته باشیم.
وی تاکید کرد: مخاطب ایرانی ابتدا باید مسحور تلویزیون ایران و محتواهای آن باشد سپس در نظر داشته باشیم که بازار کشورهای دیگر را در این حوزه در اختیار بگیریم. بنابراین، نوع نگاهی که به این مقوله وجود دارد در نتیجه کار و فرآیندی که پیش رو داریم بسیار حائز اهمیت است.
بدون دیدگاه